امام خامنه ای:
پرداختن به مسئله ى تکفیر، چیزى است که بر علماى دنیاى اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیاى اسلام تحمیل شده است؛ این را دشمن به صورت مشکل دست ساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئله ى اصلى، مسئله ى رژیم صهیونیستى است؛ مسئله ى اصلى، مسئله ى قدس است.
1393/9/4
دانلود کلیپ هدی یا بحر (آرام باش دریا)
ترانه هدی یا بحر (آرام باش دریا) از گروه موسیقی فلسطینی زمان
این ترانه با محوریت تاکید بر حق بازگشت فلسطینیان به سرزمین خود (مطابق قطعنامه 194 سازمان ملل) سروده شده است.
ترجمه ترانه و تدوین فوتوکلیپ : گروه شهدای آینده
... سر مساله یزید، اکثر علمای اهل سنت یزید را محکوم کردند. یک اقلیتی در علمای اهل سنت هستند که گفتند یزید حق داشته و حسین هم حق داشته داوری نباید بکنیم و اشکال ندارد. اقلیتی بودند. اکثریت علمای اهل سنت گفتند حق با حسین بوده و یزید جنایت کرده است.
جناب آلوسی مفسر و عالم بزرگ اهل سنت می گوید: "هر کس که بگوید یزید معصیت نکرده و لعن یزید جایز نیست در زمره انصار یزید است (تفسیر روح المعانی ج 26 ص 73 )".
ابن عربی مالکی که همین
تفکرات ابن تیمیه را داشته گفته حسین به شمشیر جدش کشته شد. ابن خلدون جز امویانی
است که در آندلس بوده در عین حال در حوزه تحلیل اجتماعی تاریخ پدر جامعه شناسی
جدید گفته می شود و غربی ها هم برای او ارزش قائلند. با وجود اینکه ابن خلدون علیه
شیعه و رافضی صحبت میکند ...می گوید: "غلط کرده ابن عربی مالکی که می گوید حسین به شمشیر جدش کشته شد
و چند ورق بعد گفته بر فسق یزید اجماع است (مقدمه ابن
خلدون ص 264)".
کسی که اجماع بر فسقش
که میمون باز و شراب باز و فاسد است چطور شمشیر او شمشیر پیامبر است. جناب
تفتازانی در شرح عقائدش ص 181 می گوید: "رضایت یزید به کشتن حسین فرزند رسول الله و خوشحالی او به آن و
اهانت به اهل بیت پیامبر از متواترات است (شرح عقائد
تفتازانی، ص 181)".
جناب جاحز که علیه شیعه و رافضی ها کتاب دارد و جاهایی تعابیر تندی دارد سر این قضیه چه میگوید؟ لطفا رجوع کنید مهم است که بدانید علما درجه اول اهل سنت از قرن ها قبل به این مسائل چطور نگاه میکردند. اصلا آنها مرز شیعه و سنی را این چیزها نمی دانستند که حسین و زیارت و اهل بیت مال شیعه است و سنی ها این ها را قبول ندارند. اصلا چنین چیزی نبوده. می گوید:"جنایاتی که یزید مرتکب شد از قبیل قتل حسین، اسارت اهل بیت پیامبر، چوب زدن به دندان و سر مبارک آنحضرت، ترساندن مردم مدینه،خراب کردن کعبه همگی دلالت بر قساوت و نفاق و خشونت و خروج یزید از ایمان دارد پس من میگویم که یزید بن معاویه فاسق و ملعون است و هر کس از دشنام دادن به ملعون جلوگیری کند خودش ملعون است (رسائل جاحز ص 298)".
تا متاخرینی مانند دکتر طه حسین که از روشنفکران اهل سنت و مصری است اتفاقا ایشان هم علیه شیعه حرف های صریحی دارد. می گوید: "گروهی فکر می کنند یزید از کشته شدن امام حسین با این وضع فجیع بعد تبری جست و گناه آن را به گردن عبید الله انداخت این هم دروغی است برای فریب افکار عمومی است اگر چنین بود چرا عبید الله را مجازات نکرد؟ چرا او را از ولایت عزل نکرد؟ (الفتنه الکبری ج 2 ص 265 )".
مرام علما اهل سنت از همه مذاهب از 1000 سال پیش این بود. این نگاهشان به اهل بیت این نگاهشان به حسین و عاشورا ، این نگاهشان به زیارت. هیچکدام از علما ی بزرگ اهل سنت یزید را تبرئه نکرد. نگفتند یزید را نباید لعن کرد. تا رسیدیم به ابن تیمیه. ایشان می گوید اینکه می گویند یزید وقتی حمله کرد به مکه و خانه کعبه را خراب کرد زمان عبدالله بن زبیر هیچ مسلمانی از جمله یزید چون مسلمان است قصد اهانت به کعبه را نداشت نه نائب یزید نه نائب عبدالملک حجاج بن یوسف نه غیر این دو یزید هم در صدد تعظیم مکه بوده است اگر مسجد الحرام را محاصره کرده اند به خاطر حصر ابن زبیر بود. ابن زبیر مجبورشان کرد که کعبه را خراب کنند و به منجنیق بستن کعبه به جهت او بود و الا یزید چنین تقصیری نداشت.
اینکه می گویند به مدینه حمله کردند و جان و مال مردم را حلال کردند و نقل شده در روایات منابع سنی و شیعه که هزاران زن مسلمان اهل مدینه آبستن و باردار شدند در اثر تجاوز جنسی سربازان یزید در کنار حرم پیغمبر و در نقل آمده که چنان خون ریخت سپاه یزید در مدینه که تا کنار ضریح مرقد پیامبر خون آمد جناب ابن تیمیه جالب است می گوید اینجور هم که می گویند خون آمده تا کنار ضریح نبوده فقط تا باغچه حیاط بوده حالا مشکل ما این بوده؟...
سحرگاه سه شنبه، در پی عملیات استشهادی حمله دو شهادت طلب فلسطینی به نام های غسان و عدی ابوجمل به معبدی صهیونیستی در شهرک هارنوف ، 5 صهیونیست به هلاکت رسیدند و 13 صهیونیست دیگر زخمی شدند. اکثر ساکنان شهرک هارنوف از اعضای حزب صهیونیستی شاس هستند. این حمله در فاصله کمتر از 24 ساعت از اعدام جوان فلسطینی با نام یوسف رمونی توسط صهیونیست ها صورت گرفت.
تاریخ خبر: سه شنبه 27 آبان 93
در پی اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به مسجد الاقصی و وقوع دو عملیات شهادت طلبانه در قدس اشغالی، جوانان فلسطین خبر از آغاز جنبشی برای زیر گرفتن صهیونیستها دادند.
شهید عکاری ، عامل عملیات استشهادی زیرگرفتن صهیونیست ها در قدس اشغالی
آنچه با زور گرفته شده با سرعت پس گرفته می شود
جنبش زیرگرفتن با ماشین (داعس)
مقاوم باش، حتی با خودرو خودت میتوانی
ای انقلابی، پدال گاز را فشار ده تا سرزمین فلسطینی را باز پس گیریم
.... نکته دوم مربوط میشود به این یهودی سازی هایی که قدس در معرض آن است و افزون بر آن، شهرک سازی و آماده کردن خانه برای ساکنان اشغالگر، هم چنین بیرون کردن ساکنان اصلی آن اعم از مسلمان و مسیحی. و {مربوط میشود به} آنچه که دقیقا مسجد الأقصی هم اینک و روزهای پیش و روزهای آینده در معرض آن است.
صهیونیست ها از غفلت جهان اسلام و توجه به مشکلاتش سوء استفاده میکنند تا رویاهای خویش را محقق سازند. بله. امروز، بیش از هر زمان دیگری، هر یک از ما با ترس و نگرانی درباره مسجدالأقصی و درباره همه مقدسات اسلام و مسیحیت در قدس به ویژه درباره مسجد الأقصی سخن بگوید، حق دارد {و درست میگوید}. این حرف از روی مبالغه و بزرگ نمایی یا برای ایجاد ترس بی جا و بهانه جویی نیست. {بلکه} خطری حقیقی و جدی این مسجد و این مکان مقدس را تهدید میکند و این مسوولیت تمام مسلمانان جهان است. نه مسؤولیت مردم قدس به تنهایی یا ملت فلسطین یا عرب به تنهایی، که مسؤولیت تمام مسلمانان در جهان است. و {این} بزرگترین مصیبت و ننگی است که به جامعه میلیاردی و صدها میلیونی مسلمانان وارد شده که قبله نخست آنان و یکی از مساجد مقدس و مبارک – که مورد اتفاق نظر مسلمانان است – در معرض آلودگی و یهودی سازی بلکه در معرض واژگونی و نابودی است.
دانشمندان مسلمان، مراجع تقلید مسلمان، دولت های اسلامی، کنگره اسلامی، همه دولت های عربی، همه، دعوت شده اند برای یک موضع گیری بزرگ و عظیم تاریخی. روا نیست که اختلافات و درگیری ها، امت اسلامی را از پرداختن به خطری به این بزرگی که مسجدالأقصی را تهدید میکند، باز دارد.
سید حسن نصر الله
عاشورای 1436 هجری قمری
ترجمه : گروه شهدای آینده
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ
به کسانی که به جنگ بر سرشان تاخت آوردهاند و مورد ستم قرارگرفتهاند، رخصت داده شد و خدا بر پیروز گردانیدنشان تواناست.
گردان قسام، عملیات قدس و شهادت مجاهد بزرگوار، معتز حجازی را تبریک میگوید.
به دنبال حمله فراگیر صهیونیستی به مردم ما در قدس، و هشدارهای پیدرپی ما به فرماندهان رژیم اشغالگر و گروهکهای غاصب مسجدالاقصی، دوستانمان در قدس، خواهان آناند که بعدازآن که سرزمینهای دور و نزدیک از لوث وجود آنان پاک شد خار وجود این دشمنان را با ناخنهایشان بکنند. آنان با خون جوانان پاکشان و با دفاعهای مداوم و مقابلههای کمنظیر به عالم ثابت کردند که حق گرفته میشود و راهی برای رژیم اشغالگر باقی نمانده و مسجدالاقصی از نجاست این رژیم پاک نخواهد شد مگر با مقاومت تمام و کمال.
گردان شهید عزالدین قسام عملیات قهرمانانه قدس راتبریک میگوید. این عملیات صبح امروز با هدف ترور صهیونیست افراطی «یهودا گلیک» انجام شد و منجر به زخمی شدن شدید وی شد. همچنین شهادت مبارز و مجاهد، معتز حجازی را به فرزندان ملتمان تبریک میگوید. هم او که پس از طی مسیری سرشار از فداکاری و بخشندگی، سربلند و قهرمان به رفیق اعلی پیوست.
و ما برای گرامی داشتن مردم پایدار و مقاوممان در بیتالمقدس، از آنان میخواهیم که در قدس و کرانه باختری به گونهای ایستادگی کنند که اشغالگری مغلوب شود و در برابر تلاشهای جنایتکارانه رژیم اشغالگر برخیزند. ما مطمئن هستیم که غزة سرزنده و شهادتطلبان و قهرمانان شجاع قدس، زمام جنگ را به دست خواهند گرفت و همگان را غافلگیر خواهند کرد و تا زمانی که مسئله به محل سیر پیامبرمان محمد (ص) مربوط است هیچ قدرتی به هرگونهای که باشد، در برابر اینان تاب نخواهد آورد. این حملاتی که اخیراً با آن مواجه شدند، تنها، شرارتی است که مرحله جدیدی از تاریخ نبرد ملت ما را در برابر اشغالگران غاصب تأسیس خواهد کرد؛
و این نبرد، نبرد پیروزی یا شهادت است...
گردان شهید عزالدین قسام – فلسطین
پنجشنبه 6 محرمالحرام 1436 هجری قمری
برابر با 30 اکتبر 2014 میلادی
نخستین اثر موسیقایی مشترک هنرمندان ایرانی و غزه ای که به مناسبت پیروزی در جنگ 51روزه غزه و با عنوان «غزة؛ صخرة الإنتصار» ساخته شده است، منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی «اتحادیه بین المللی امت واحده»، نماهنگ دوزبانه «غزه؛ صخره الانتصار» که با صدای «پویا بابایی» و «عبدالمجید عریقات» اجرا شده است، به همت «اتحادیه بین المللی امت واحده» و به تهیه کنندگی «سازمان هنری و رسانه ای اوج» تولید شده است. این نماهنگ که نسخه اولیه آن در همایش گلریزانِ «شکوفه های زیتون» رونمایی شده بود، هم اکنون پس از اعمال اصلاحات نهایی، منتشر شده است.
شعر فارسی این نماهنگ، اثر «محمدمهدی سیار» و شعر عربی آن، اثر «نهاد نشوان» است. آهنگسازی این کار را «کریم عکاشه»، تنظیم بخش عربی را «بسام عکاشة» و تنظیم بخش فارسی را «کامران میرزایی» برعهده داشته اند. کارگردانی این اثر نیز توسط «محمد ابوشعر» انجام شده است.
روح الله رضوی ، مدیر بخش بین الملل اتحادیه بین المللی امت واحده در گفتگو با خبرگزاری تسنیم درباره منحصر به فرد بودن، تازه بودن تجربه کار و سختی های تولید این اثر سخن می گوید :
در مرحله اول شعر عربی تنظیم شده و پس از آن ملودی عربی را از دوستان خودمان در غزه دریافت کردیم و بر اساس آن ملودی آقای سیار شعر فارسی اثر را سرودند و بعد از آن نسخه ماکت کار از طرف غزه به ما ارسال شد و بعد از چند بار رفت و برگشت و ارسال تصویربرداریهای انجام شده در ایران میکس، مستر و مونتاژ صوتی و تصویری کار در استودیوهای مؤسسه هنری مشاره در غزه انجام شده است.
رضوی درباره نحوه انتخاب موضوع اثر می گوید:
محتوای
این اثر بر پایه وحدت امت اسلامی شکل گرفته است و با وجود اینکه ما دو صدای متفاوت
و دو شعر متفاوت نیز داشتیم و ضبط این کار بهشکل همزمان و کنار هم انجام نمیشده
است اما اثر نهایی بسیار خوبی آماده ارائه شده و اثر تجانس خوبی دارد. صرفنظر از
قالب کار، محتوای کار نیز برای ما بسیار مهم بود و پیرو تأکیدات اخیر مقام معظم
رهبری بر لزوم وجود وحدت بین امت اسلامی و بحث فلسطین در صدر قرار داده شده و
تأکید ما هم در این کار بر این دو موضوع بوده است.
وی همچنین با اشاره به اینکه تولید اینگونه محصولات مشترک گام موثری در راستای
شکستن حصر فرهنگی غزه است گفت :
در همین راستا اتحادیه امت واحده نیز تلاش کرد که قدمی برای ایجاد ارتباط نزدیکتر و هرچه بیشتر فرهنگی بین ایران و غزه فراهم کند چرا که ما عملاً قائل به این هستیم که با تولید این کار مشترک فرهنگی، حصر غزه را شکستهایم و چیزی بهنام محاصره غزه برای ایرانیهایی که هیچوقت نتوانستهاند به آنجا وارد شوند وجود ندارد و نمونه کارهای اینچنینی نشان میدهد که علیرغم مشکلاتی که در عرصه سیاسی وجود دارد، میتوان در غزه حضور پیدا کرد.
در نگاه قرآنی دو گونه دستگاه محاسباتی وجود دارد: دستگاه محاسباتی دنیامدار، که مسائل را در افق رفاه و آسایش دنیوی تحلیل میکند؛ و دستگاه محاسباتی انسان مومن، که همه چیز (از جمله رفاه و آسایش دنیوی) را در افق نگاه خداباورانه تعقیب مینماید.
1- قرآن کریم در آیات مختلف با تعابیر «أحسب الناس...»، «أم حسبتم...» «أیحسب الانسان...» «أیحسبون...» دستگاه محاسباتی اول را مبتلا به خطاهای راهبردی معرفی میکند و از کسانی که به خدا باور دارند، انتظار دارد، این گونه محاسبات سست را کنار بگذارند و مسائل زندگی انسان (بهویژه مسائل اجتماعی) را عمیقتر تحلیل کنند. قرآن در آیات مذکورکسانی را عتاب میکند که: «گمان میکنند ادعای تاسیس جامعه ایمانی بدون قرار گرفتن در فتنهها و ابتلائات دشوار، ممکن است» (عنکبوت، ۱) و « انتظار ندارند که خدا جامعه دینی را با چالشهای شدید تصفیه کند» (عنکبوت، ۲؛ توبه، ۱۶)، کسانی که میپندارند «بدون آزمایشهای سخت و قرار گرفتن در تنگناهای نفسگیر میتوان به بهشت رسید» (بقره، ۲۱۴؛ آل عمران، ۱۴۲؛ )، و توهم میکنند که «قدرتهای ظاهریای که محصول روابط با ثروتمندان و قدرتمداران است، موجب رشد و پیشرفت میشود» (مومنون، ۵۵-۵۶) و از همه مهمتر، «گمان میکنند عزت و بزرگی در برقراری رابطه دوستانه با کفار است تا با مسلمانان» (نساء، ۱۳۲). این گمان و محاسبه آخری بقدری بیراهه و نارواست که خداوند گروهی را که چنین گمانی را در جامعه اسلامی ترویج میکنند صریحا «منافق» معرفی کرده (نساء، ۱۳۱) و مومنانی را که امید به هدایت این گروه بستهاند نیز شدیدا عتاب می کند که «چرا گمان میکنید که راهی برای هدایت اینها وجود دارد؟!» (نساء، ۸8). در مقابل، شاید از مهمترین راهکارهای هدایت در قرآن این باشد که نظام محاسباتی فوق را که در اغلب ما رسوخ کرده، تغییر دهد و ما را با نظام محاسباتی دیگری آشنا کند، نظام محاسباتی توحیدمحور که شاید مهمترین شاخصهاش این باشد که: «اگر خدا را یاری کنید، یاری میشوید و ثابتقدم میگردید؛ و کسانی که کافر شوند (یعنی خدا و یاری او را باور نکنند) نگونسار میگردند و کارهایشان در جهان گم میشود» (محمد، ۷-۸).
2- در این نظام محاسباتی جدید باید حواسمان باشد که از ابتدای ورودمان به دنیا با دشمنی قسمخورده (سوره ص، ۸۲) به نام شیطان مواجهیم (بقره، ۱۶۸) که لشکریانی از جن و انس دارد (صافات، ۹۵؛ انعام، ۱۱۲). او و لشکریانش از زاویهای که ما توجه نداریم، در حال مشاهده و تحلیل وضعیت ما برای ضربه زدن به ما هستند (اعراف،۲۷) و باید این دشمنی را در نظام محاسباتیمان جدی بگیریم (فاطر، 6). مهمترین و شدیدترین این دشمنان در میان انسانها که قرآن کریم صریحا از آنها نام برده، یهودیان و مشرکان هستند (مائده، ۸۲). (توجه شود قرآن کریم با اهل کتاب – خصوصا یهودیان و مسیحیان- دو برخورد دارد: عدهای را دشمن مسلمانان معرفی میکند و در مورد عدهای از آنها اجازه همزیستی مسالمتآمیز میدهد؛ که بر اساس این دو مواجهه، فقها آنها را به دو دسته «کافر حربی» و «کافر ذمی» تقسیم میکنند. واضح است که بحث ما در مورد یهودیانیاند که بنای دشمنی با اسلام دارند و اصطلاحا «کافر حربی»اند که شاخصترین آنها امروز صهیونیستها میباشند. قرآن کریم درخصوص این گروههای معاند اهلکتاب تذکر داده است که اینها تا زمانی که شما را از آنها کاملا تبعیت نکنید، از شما راضی نخواهند شد (بقره، ۱۲۰): اگر از آنها تبعیت کنید، نهایتا شما را از دینتان برمیگردانند (آلعمران، ۱۰۰)؛ و اگر هم تبعیت نکنید باز این دشمنان دائما با شما در جنگ خواهند بود تا شما را از دینتان برگردانند (بقره، ۲۱۷). پس در هر صورت آنها میخواهند ما را از دینمان برگردانند، یعنی چه با آنها مدارا و از آنها تبعیت کنیم، و چه اینکه با آنها بجنگیم، هدف آنها این است که ما را از دینمان برگردانند.
3- اگر دشمنی این یهودیان جدی است و این دشمن تمام تجهیزات خود را برای محو اسلام و مسلمانی به کار گرفتهاند، واضح است که مهمترین راهبرد، این است که مسلمانان نیز خود را تجهیز کنند تا دشمن جرأت حمله کردن نداشته باشد.[۱] لذا خداوند در این دستگاه محاسباتی که به ما آموزش داده، صریحا از ما میخواهد که در مقابل آنها مسلح شویم و مسلمانها را مسلح کنیم: «تا میتوانید در مقابل آنها نیرو و سوارهنظام تهیه کنید تا در دل کسانی که دشمن خدا و دشمن شما هستند، و نیز کسانی که پشت پرده هستند و شما از آنها بیخبرید ولی خدا از آنها آگاه است، رعب افکنید» (انفال،۶۰). آیا این آیات دلالت واضحی بر اینکه مسلمانان کرانه باختری را هم باید مسلح کرد، ندارد؟
4- شیاطین انس (دشمنان خدا) در نسبت با جامعه اسلامی را به دو دسته دشمنان داخلی و خارجی میتوان تقسیم کرد. اگر طبق آیات قبل، مهمترین دشمن خارجی را یهودیان (مائده، ۸۲) و مسیحیانی که همراه یهودیاناند (بقره، ۱۲۰) بدانیم،[۲] مهمترین دشمنان داخلی، که قرآن کریم از آنها به عنوان «حزب شیطان» یاد میکند (مجادله، ۱۹) منافقان هستند. جالب اینجاست که مهمترین ویژگی این منافقان، که موجب شده قرآن آنها را حزب شیطان بخواند، همین است که درصدد دوستی و رابطه با این دشمنانی که مورد غضب الهیاند میباشند. (مجادله، ۱۴) به تعبیر دیگر، مهمترین اقدام حزب شیطان این است که «در دستگاه محاسباتى ما اختلال ایجاد بکند. دستگاه محاسباتى وقتى دچار اختلال شد، از دادههاى درست، خروجىهاى غلط بهدست خواهد آورد؛ یعنى تجربهها هم دیگر به درد او نخواهد خورد.» (سخنان مقام معظم رهبری، ۱۳۹۳/۵/۱) بر این اساس، آیا نباید به کسانی که تمام هم و غم خود را طراحی نظام محاسباتی مبتنی بر اعتماد به دشمن و توجیه بیخطر و بلکه مفید بودن روابط با دشمنان قرار دادهاند با سوءظن نگریست؟
نکتهای تاریخی:
در قبال مساله فلسطین، دو رویکرد، چه در خود فلسطین و چه در جامعه ما وجود داشته و دارد. یکی رویکرد گروههایی مانند حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی است که مبنایش عدم اعتماد به دشمن صهیونیستی بر اساس نظام محاسبات توحیدی است؛ و دیگری رویکرد تشکیلات خودگردان و سران کشورهای عربی است که بر اساس نظام محاسبات دنیوی (قدرتمند بودن اسرائیل و حامیانش، و ناچاری ما در برابر وی) و اعتماد به آمریکا و اسرائیل است. اما حتی جدای از این دو نظام محاسباتی، آیا یهود قابل اعتماد است؟
غیرقابل اعتماد بودن یهودیان، بقدری در اسلام واضح بوده، که حضرت علی علیهالسلام قرنها قبل، وقتی میخواهد از پیمانشکنی و غیرقابلاعتماد بودن کسی مثال بزند، پیمان وی را به پیمان یهودیان تشبیه میکند که اگر با کف دست پیمان ببندند، با نشیمنگاهش خیانت میکنند: «إِنَّهَا کَفٌ یَهُودِیَّةٌ لَوْ بَایَعَنِی بِکَفِّهِ لَغَدَرَ بِسَبَّتِه»[۳] (نهج البلاغه، خطبه ۷۳).
و سوال آخر:
آیا آیات قرآن کریم که در متن اشاره شد و نیز این جمله حضرت امیر (ع) برای دوستان ما که در مقام مذاکره هستهای هستند، هشداری در بر ندارد؟
پاورقی:
[1]. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینىها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمایى بکنند» (سخنان مقام معظم رهبری، ۱۳۹۳/۵/۱).
[2]. یعنی همان اسرائیل و آمریکا
[3]. وقتی در جنگ جمل مروان بن حکم اسیر شد، امام حسن و امام حسین را شفیع خود نزد امام علی علیهالسلام قرار داد و امام او را آزاد کرد. آن دو بزرگوار به امیرالمومنین عرض کردند که او میخواهد بیعت کند. فرمود: «آیا مگر بعد از قتل عثمان با من بیعت نکرد؟ من نیازی به بیعت او ندارم؛ چرا که دست او دست یهودی است که اگر با کف دست بیعت کند، با نشیمنگاهش خیانت خواهد کرد.» در کتاب الخرائج و الجرائح (ج۱، ص۱۹۷) این جمله این گونه نقل شده: «إِنَّهَا کَفٌ یَهُودِیَّةٌ لَوْ بَایَعَنِی بِیَدِهِ عِشْرِینَ مَرَّةً لَنَکَثَ بِاسْتِه» (یعنی آن دست یهودی است که اگر با دستش بیست بار با من بیعت کند، با نشیمنگاهش نقض پیمان خواهد کرد).
نگارش : حسین سوزنچی
برگرفته از سایت امت واحده